سفارش تبلیغ
صبا ویژن



پـَـ نه پَــ! (2)

  • نوشته‌شده توسط: نیما
  • تاریخ: دوشنبه 91/11/9

پـَـ نه پَــ! (سری 5)

از خواب بیدار شدم برادرم اومده می گه بیدار شدی؟
پـَـ نه پَــ، خوابم، خودم رو زده ام به بیداری!

رفتم نانوایی سنگکی. نانوا داشت با انگشتش روی نان رو سوراخ سوراخ می کرد. نوبت من که شد، نانوا گفت شما هم نان می خواهی؟
پـَـ نه پَــ، اومدم از شما تایپ یاد بگیرم!
فرستنده: amir

توی جاده پلیس دیدم، دستم رو کردم بیرون، انگشتم رو می چرخونم. رفیقم می گه: داری به ماشین های روبرویی علامت می دی؟
پـَـ نه پَــ، دارم هوا رو با انگشتم هم می زنم خنک شه!
فرستنده: 09355449428

پریشب تو خیابون می رفتم، داشتم با فندکم بازی می کردم، پلیس رد شده، پرسید اون چیه؟ فندکه؟
پـَـ نه پَــ، مشعل المپیکه، دارم می برم لندن!

به دوستم می گم فهمیدی مریم جدا شد؟ می گه از شوهرش؟
پـَـ نه پَــ، چسبیده بود کف ماهیتابه، کفگیر زدم جدا شد!

رفتم درمانگاه، منشی می گه: مریض شمایید؟
پـَـ نه پَــ، من میکروبم، اومدم خودم رو معرفی کنم!

با دوستم رفتیم باغ وحش، جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم می گه: شیرِ؟
پـَـ نه پَــ، گربه است، باباش مرده ریش گذاشته!

برای استخدام رفتم یه شرکتی، خانمه می گه: شما برای آگهی استخدام اومدین؟
پـَـ نه پَــ، اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!

رفتم خونه دوستم، کامپیوترش خرابه. می گم پاورت سوخته کامل! می گه یعنی یکی دیگه بگیرم؟
پـَـ نه پَــ، سوختگیش جدی نیست، پماد سوختگی بزن خوب می شه!

رفتم دم مغازه به فروشنده می گم قرص پشه داری؟ می گه واسه کشتنش می خوای؟
پـَـ نه پَــ، برای سردردش می خوام!

زنگ زدم اورژانس، می گم تصادف شده... آقاهه می پرسه کسی هم صدمه دیده؟
پـَـ نه پَــ، فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم!

دندونم بد جوری درد می کرد، دستم رو گذاشته بودم روی صورتم. دوستم منو دید، پرسید دندونت درد می کنه؟
پـَـ نه پَــ، دارم اذان می گم گذاشتمش روی میوت (Mute)!

دستشویی داشتم، رفتم دیدم دوستم توی دستشوییه. در زدم، می گه چیه؟ دستشویی داری؟
پـَـ نه پَــ، اومدم واست سند بذارم بیارمت بیرون!

با کل فامیل برای بابابزرگم رفتیم خواستگاری، پیرزنه بهش می گه شما تا حالا ازدواج کردین؟
پـَـ نه پَــ، تک پسر خونه است، ما 60 نفر رو هم از پرورشگاه برداشته آورده بیایم واسش خواستگاری!

لاک‌پشته ما رو دیده، رفته توی لاکش... دوستم می گه: ترسیده؟
پـَـ نه پَــ، چشم گذشته ما بریم قایم بشیم... بدو بریم بدو!

بابابزرگم داشت تو خواب صداهای عجیب و غریب در می آورد! خانمم می گه داره خرناس می کشه؟
پـَـ نه پَــ، داره کانکت می شه، ولی چون تو محل ما ADSL نمی دن از dial-up استفاده می کنه!

بردم داداشم رو رسوندم کلاس، برگشتم. مامانم می گه رسوندیش؟
پـَـ نه پَــ، انداختمش توی چاه، این هم پیراهنشه!

می خوام برم خونه، چشام قرمزه... به رفیقم می گم چشام قرمزه؟
می گه آره، می خوای همین جوری بری؟
پـَـ نه پَــ، صبر می کنم تا سبز بشه بعد حرکت می کنم!

رفتم مغازه، می گم یه نوشابه بزرگ بدین... می گه خانواده باشه؟
پـَـ نه پَــ، مجرد باشه اهل نماز و روزه هم باشه!

نوزاده تو بغل مامانش گریه می کرد، مامانه می گه قربونت برم گرسنته؟
بچه هه به اذن خداوند می گه: پـَـ نه پَــ، دارم برای زلزله زدگان سومالی گریه می کنم!

دوستم زنگ زده، می گه چه کار می کنی؟ می گم ماشینم رو آورده ام تعمیرگاه. می گه مگه خرابه؟
پـَـ نه پَــ، آوردمش تعمیرگاه، عیادت دوستای مریضش!


ادامه مطلب نظر